یک گلی بود که زیر خاک بود
جمعه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۶، ۱۱:۱۲ ب.ظ
یک گلی بود که زیر خاک بود و با خود ش فکر می کرد و قتی بهار بییاید من از این خاک قشنگ بیرون نمییایم گزشت 6 سال گزشت و همین تور 16 ده سال دیگر دیگه بهار آ مد ولی گل ما به ریشه های خودش دستور داد که از خاک بیرون نیان 1 سال گزشت سال 96 رسید ریشه های گل ما پوسید شدند یک دوست جدید کا شته شد اوبه گل ما گفت که چه ا شتبا ه بزرگی کرد گل ما پشیمون شد ولی به خودش عنگیز داد و از خاک بیرون آمد ل ا ک
۹۶/۰۶/۲۴